امسال هم با تمام خوبی و بدیش تمام شد
یادم میاد تو دوران کودکی این موقع ها خونه تکونی تمام شده بود و آقا جونم بهترین پدر دنیا آجیل و گز و میوه شب عید رو خریده بود
همش ما نگران بودیم تمام نشن تا روز عید
ولی آقا جونم میگفت نوش جونتون باز می خرم
آقا جون مهربونم با امسال ۴ساله که از پیش ما رفتی
دیگه اون ذوق و شوق رو برای عید نداریم
دیگه دوست نداریم اصلا سال نو بشه
دیگه دوست نداریم هر سال کنار سفره هفت سین صدای قرآن خوندنت نیاد
دیگه دوست ندارم دور سفره هفت سین بشینم
هر سال که می گذره بی میل و بی رقبت این چند روز عید رو می گذرونیم
همون نه فقط من
همه خواهر و برادرام و مادرم که واقعا تنهاست .با رفتن تو در هم شکست
آقا جونم خیلی دوستت دارم
خیلییییییی
تو این سال جدید برامون دعا کن
matin061...برچسب : سال, نویسنده : 6matin061c بازدید : 118